مقدمه
در دنیای امروز دیدگاههای سلامت چشم اندازی وسیع تر پیدا کرده و ضرورتا به عوامل تعیین کننده غیر طبی سلامت توجه ویژه ای معطوف گشته است . هر یک از این تعیین کننده ها به خودی خود و یا از طریق تاثیر بر دیگر وضعیت سلامتی را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد و سبب بروز بی عدالتی هایی در وضعیت سلامت می گردد . این تعیین کننده ها از قبیل وراثت ،شیوه زندگی ، محیط زیست ، وضعیت اقتصادی – اجتماعی و .... بوده که تاثیر چشمگیری بر سلامت و پیامدهای آن از جمله کیفیت زندگی دارند . در واقع صحیح است که مراقبت های پزشکی می تواند باعث طول عمر و یا بهبودی از یک بیماری جدی شوند ولی آن جیزی که برای سلامت جمعیت مهم است ، شرایط اجتماعی – اقتصادی است که باعث می شود مردم بیمار شوند و یا نیاز به مراقبت پزشکی داشته باشند. بدین معنا که تعیین کننده های اجتماعی سلامت ( Social determinants of health) مانند میزان درآمد ، سطح تحصیلات ، شغل ، تغذیه ، طبقات اجتماعی بسیار بیشتر از عواملی مانند بیولوژیک سبب ابتلا به بیماریها می شوندو در سلامت انسان نقش بسزایی دارند که اگر نادیده گرفته شوند رسیدن به اهداف سلامتی و برقراری عدالت در سلامت را محال می نمایند.
این نکته در خور توجه است که اثر بی عدالتی های سلامت در دنیا ساخته دست بشر است و علل آنها اغلب ریشه در مسایل اجتماعی دارد.
بذر سلامت دوران بزرگسالی و نیز بی عدالتی های سلامت ، در دوران ابتدایی کودکی کاشته می شود. از طرفی دیگر سلامت مقوله ای است که نقش آن در ارتقا شاخص ها ی توسعه انسانی نیز انکار ناپذیر است ، لذاا مبارزه با عواملی که سلامت را تحت تاثیر قرارداده و نیز سبب وجود نابرابر یهایی در سلامت می گردند در حقیقت از اولویت های همه آحاد جامعه و نیز از مهمترین وظایف دولت محسوب می شود . جوامعی با میلیون ها کودک و بزرگسالی که قادر به زندگی مولد و مثمر ثمر نیستند پایدار نخواهندبود.
مسائل اجتماعی و مشکلاتی نظیر فقر ، بیکاری و بی سوادی ، قطعا به عنوان مشکل در تمام کشورهای دنیا با ابعاد متفاوتی وجود دارند و مسلما این خواست غائی تمام دولت هاست که بتوانند راهکاری مناسب برای برطرف کردن موانع و ایجاد رفاه ،امنیت و سلامت مردم خویش پیدا کنند.